یک سایکوز گــــــــــــــــــــذرا

یک سایکوز گــــــــــــــــــــذرا

می نویسم و می خونمتون؛چیزی که الان کم یابه!
یک سایکوز گــــــــــــــــــــذرا

یک سایکوز گــــــــــــــــــــذرا

می نویسم و می خونمتون؛چیزی که الان کم یابه!

عشق یک طرفه..و فاصله ها

عشاق جوان را می ستایم .....در دنیایی که: 

 

گویی عشق به سان آن سیبی می ماند که یک طرفش کرم خورده است

..........................  

عشق را شروع کردم  

دل را رها کردم 

 

و امروز.....به خودی می گریم که آن را فنا کردم 

 

فاصله ای نیست میان یک آغاز تا پایان......من تنها پایانی را آغاز کردم.  

 

تنهایی

گفت: عاشق بودن رو براش معنی کنم

 

گفتم: اینکه هیچ وقت خدا تنها نباشی

 

بهم خیره شدو....گفت:  خیلی تنهایی

یک سوال مهم از عاشقان

یه سوال مهم از تمامی عاشقان: 

 

بارها شنیده ام و حتما شنیده اید و دیده  اید افرادی که عاشق هستند از معشوق خود چنان تعریف می کنند که گویی او ؛فرشته؛ و ملکه زیبای هاست.

 

حال سوال من از تمامی شما عزیزان چه عاشق چه غیرعاشق این است که اگر همان گونه که می گویند معشوق انان "یکیست" و مظهر عشق مهربانی و پاکیست.... 

 

خب پس چرا تمام افراد دنیا...اصلا دنیا نه تمام افراد شهر خودتون..اصلا شهر هم نه تمام افراد کوچه خودتون...اصلا کوچه هم تمام افراد کلاس خودتون..که همه طالب زیبایی و پاکی و عشق هستند::: 

 

عاشق معشوق شما نشده اند.؟؟

 .......

پی نوشت1:انسان ها همه طالب زیبایی و عشق و کمال هستند 

 

پی نوشت2>در این سوال معشوق و عاشق تنها شامل دختر و پسر و کلا افراد انسانی است 

در انتظار پاسخ های شما.

شرافت

علم بهتر است یا ثروت ......؟! 

 

در دنیایی که مدرک گیران پول می خورند 

                                                                و 

پول گیران مدرک می دهند 

 

 جایی برای انشاء های اول دبستان باقیست...؟!  

    

دوستان علم بهتر است یا ثروت....؟ 

 

پی نوشت: در این بین شرافت حرف اول را می زند

کودک همسایه

این کودک همسایه شیرین است اما تلخ حرف می زند.  

دیروز بغلم کرد......امروز سلامم را هم پاسخگو نیست 

آری! این کودک همسایه است 

 

این کودک شاید..... عاشق است!!!

یکباردیگر...

تنها یکبار دیگر.............. 

 

خدایا فقط یکبار دیگر 

 

ببخشای آنانی را که ما را می بخشند 

 

پی نوشت: ""می بخشند""> >یعنی>> می فروشند

با ارزش ترین

گفت: چرا به چیزهایی دل می بندی که ارزششو ندارن؟؟ 

گفتم: تو با ارزش ترینی 

خوشحال شد..!   

 ادامه دادم:

 آره؛ تو با ارزش ترینی............چون هیچ وقت خدا بهت دل نبستم 

برعکس

پسر عمو.....پسر عمو....                   بله..!


پسرعمو "تقارن" یعنی چی؟ اصلا دایره چندتا تقارن داره؟

گفتم: "بی نهایت..........


پسرعمو اونوقت " قرینه " چیه؟

من ..او را دوست ندارم

چی؟

 گفتم :من او را دوست ندارم


پسرعمو  آخه.. اون تورو خیلی دوست داره.....!!


لبخند تلخی زدمو.....گفتم: آفرین..

قرینه یعنی همین


یعنی " بر عکس "

من دوم

به من می گویند حقیقت همیشه همان چیزی نیست که می گویند

به من بگویید: همیشه راست می گویید؟!


.............................................


من از خلوت انسان ها می گریزم........هراسانم

می ترسم خلوت آنان اولین جرقه تنهایم باشد

گریه

کاش قادر بودم حداکثر یک دقیقه ...حداقل یک عمر....

در رویاهایت غرق شوم

و لبخندی زنم بر آن ایده آل هایت که:

  گریه هایم را تداعی می کنند.

هوای خوب

مادرم کنار شومینه .... نشسته می گوید: هوا  چه سرد است!


 پدرم نزدیکی پنجره .... ایستاده می گوید: هوا  چه گرم است!


و من میان هر دوی آنان:


به اقتضای انسانیت می گویم:>  "" هوا  چه خوب است!!!

تفاوت فرهنگی

این روزها سرما خوردگی بسیار شایع شده است..ما هم بی بهره نماندیم


دکترم گفت:: باید استراحت کنی و کمتر استرس داشته باش


دکترت گفت:: سرم تزریق کنید



دوفرد فراسوی یک نو بیماری....یک عشق... به یک "درد مشترک" دچارند.


هردو به یک شکل دچارند.... ولو به یک شکل فارق نمی شوند


قدری برای درک کردن آماده باش::


                              تفاوت میان من و تو به همین لحظه های کوتاه است...

در چرایی عشق نیست در چگونگی دوست داشتن است.

عاشق نشوید

امروز نوشتن را آموختم........."می نویسم"


فردا که رفتن را آموختم!


گشتی می زنم

وبلاگ هایی که از دو سه سال قبل آپ نشده اند .....


می اندیشم نویسندگان همه عاشق بودند؟!

زیبا می نوشتن اما تلخ بودند.


در بخش نظرات همه بدنبال نویسنده ... تکه کلام هایشان این بود: مردم از بی آپی..کجایی؟


کسی پاسخگو نیست!

یکی گفت: پسر نکنه بهش رسیدی؟!   >>>سکوت<<<


پ.ن: مبادا عاشق شوید

اعتراض

شب......چای عطر دار......آهنگ وبلاگ......دل پر......نظرات.....بیکاری...... کم اشتهایی


و حتی شیرقهوه  آخرشب  هم


 دلیل یا انگیزه ای نبود برای آپدیت کردن و نوشتن


امروز قول دادم که دیگر قولی ندهم.


هرگز نفهمیدم چرا تو؟ 



استادی داشتیم می گفت::همه شما بیمار روانی هستید


به نشانه اعتراض سخنش را تکذیب کردم


بلافاصله گفت: هنوز نفمیده ای


 نفهمیده ای  که ابتدا اجازه می خواهند سپس سخن می گویند


حالا می دانم که چرا بی اجازه وارد دلم شده ای؟؟!



"" برای اعتراض ""

ه

"" کلم ""................................... " کلمه " 

 

تنها یک حرف میان دو کلمه!!!