میدانی سخت است باورش،اینکه ندانسته به تاریخ بپیوندی و ابدی شوی...
آری من در عشقت حبس ابد خورده ام!
این بار آسان تر خلق می شوم از تو..
رقص جهل و نادانی می کنم از نو ....و چقدر دورم از تو! تنها از تو
حقیقت، هرآنچه باید باشد و واقعیت، یعنی هرآنچه که هست .
و در میان این دو تفاوت شگرف، تنها "تنهایی" ست که خودنمایی می کند، زیرا هم واقعیت است و هم به حقیقتی تبدیل خواهد شد!
عشق چه کلمه مزخرفی......
حیف که من همواره مزخرف می گفتم و مزخرف ترین ها را می خوردم و مزخرف ترین خواب هارو می دیدم و مزخرف ترین تفریحات را دارم و مزخرف ترین اخلاق را بین مردم شهر!