حالا باید راه حل ها رو پیدا کنیم اینکه دیگه غصه نداره...گریه نداره
یه نفر ما رو تنها گذاشته...یه نفر رفته دنبال زندگیش... حالا ما اون یک نفر رو بی یایم اینقدر بزرگ کنیم که چی؟
راه حل چیه؟...هیچی...چی کار میتونم بکنم؟
من بزرگش نکردم...خود این تنهایی بزرگ بود که با رفتنش بزرگتر شد... وقتی یکی بشه همه چیزت و اون وقت تنهات بذاره..اونوقت میشی بی چیز... من دیگه هیچی ندارم...هیچی!
ارجع تر است؟! صابر جان شاید نامانوس و معرب و دلنچسب بود ولی از سر ناچاری گاهی با دیدنها آدمها در کوچه و خیایان. در بین بیگانه و خودی میپرسم این مرغان ماشینی به چه دلخوشند؟؟؟؟
این مرغان ماشینی به چه دلخوشند؟؟؟؟ نمی دانم کوروش جان شاید به روزمره گی
سلام صابر جان
ممنون بابت نظرت. خوشحالم که تونستم مطلب مفیدی بذارم.
قالب وبلاگم همینجوری عوض کردم. شاید بازم تغییر کنه.
این تغییر خیلی آزار دهندست نه؟ خودمم اذیت میشم ...
نه خوبه علی جان تغییر خوبه ادامه بده
سلام صابر جان
وب خیلی قشنگی داری قالب وبتو خیلی دوس دارم
پست عاشقی یا معشوق خیلی قشنگ و پر احساس بود
ممنون عسل جان
من تا اون چند نقطه تکلیفشون مشخص نشه نظری ندارم!!!
گناه دارن اون واژه هایی که دارن اونجا خفه میشن!!
عجب ها...............
کوتاه و پر معنا
سپاس
حالا باید راه حل ها رو پیدا کنیم
اینکه دیگه غصه نداره...گریه نداره
یه نفر ما رو تنها گذاشته...یه نفر رفته دنبال زندگیش... حالا ما اون یک نفر رو بی یایم اینقدر بزرگ کنیم که چی؟
راه حل چیه؟...هیچی...چی کار میتونم بکنم؟
من بزرگش نکردم...خود این تنهایی بزرگ بود که با رفتنش بزرگتر شد...
وقتی یکی بشه همه چیزت و اون وقت تنهات بذاره..اونوقت میشی بی چیز...
من دیگه هیچی ندارم...هیچی!
نارون تو خودت هستی...باور داشته باش


میشود صابر جان ...مطمئن باش
واقعا
با عشق می شود زندگی کرد
و بی عشق
اگر آری
ولی مرگ ارجع تر است
ارجع تر است؟!
ازخداوند چیزی را برایت میخواهم که جزخدا درباور هیچکس نگنجد
ممنون مهشاد جان
زنده و زندگی فرقش زمین تا آسمون ندیدست.
زائیدن بی ثمر ..نه...خوب نی دادا
شاید
این چند تا نقطه قبل از زندگی
؟
.......................!!!!
اگه بشه ''تو''رو پیدا کرد...
ارجع تر است؟!
صابر جان
شاید نامانوس و معرب و دلنچسب بود ولی از سر ناچاری
گاهی با دیدنها آدمها در کوچه و خیایان. در بین بیگانه و خودی میپرسم
این مرغان ماشینی به چه دلخوشند؟؟؟؟
این مرغان ماشینی به چه دلخوشند؟؟؟؟
نمی دانم کوروش جان شاید به روزمره گی
می شود...واقعا می شود
کاش
سلام ممنون از اومدنت و نظرت اره واقعا دلگیره.
میشود با تو زنده بود ولو به گا برود زندگی!!!
جای خالی رو باید با معلوماتمون پر کنیم؟
ببخشیدا! من امروز هرچی زور میزنم حسم بیاد نمیاد تا جوابتو بدم
توی یک باغ قشنگ
با گلای رنگ وارنگ
دوتا سرو نازدرکنار هم
مهربون ویار هم
سر نهاده بر سر هم
با ندای باد
نجوا میکنند
عاشقانه در دل هم
عقربه های زمان
عشق پر شورشان را
مینوازدلحظه به لحظه رنگین تر
نوای انها
نوای عاشقانه وهمگام است
جاودانه و پر ترانه است
میدانی نوایشان چیست؟
زندگی بایدکرد
سبز باید ماند
شاد باید زیست
آزاد باید زیست
سلام
بازم که سخت حرف زدی؟
تازه سخت که حرف می زنی هیچی از اینا.............. هم می ذاری