salam khobi?ajab webloge bahali dari be manam sar bezan rasti age tabadole link mikoni mano ba onvane shahre sargami va download (be farsi) link kon badesh linketo befrest baram montazeretam
salam khobi?ajab webloge bahali dari be manam sar bezan rasti age tabadole link mikoni mano ba onvane shahre sargami va download (be farsi) link kon badesh linketo befrest baram montazeretam
خودم رو از لابه لای دالان و دیواره زود گذر ثانیه ها جدا کردم و اومدم این روزا دارم تجربه میکنم لحظات دیگری از زمان رو...
اونقدرآسمان مرامت بالاست که افکارم برای تشکر از تو از خاک هم پایین تر جلوه میکنن ، خیلی شرمنده شدم وقتی دیدم که تو وبم نظر گذاشتی و حالم رو پرسیدی و من نبودم تا جواب لطفتت رو بدم...
نوشتی عاشق شدن
عشق نه میرود نه می ماند عشق کم نمیشود عشق اندازه ندارد ع ش ق عشق است عشق( نیست) نیست و نمیشود و فقط هست عشق در همه چیز و همه کس جاریست اما هر چیز و هرکس مبین عشق نمیشود عشق سهل است...! فقط شاید ما انسانها درست درکش نمکنیم... به قول دوستی : همیشه تا ارتفاعی خاصی از جو ابر وجود دارد اگر روزی آسمان چشمانت ابری شد بدان به اندازه کافی اوج نگرفته ای...
در آخر صابر عزیز ازت ممنونم که به فکر دوستانت هستی... تو سبزترین ارمغان برای بهاری...
سلام داداشی کجایی پس تو دلمون برات تنگ شده
حالا که اومدی با این شعرهای زیبا دلمو تنگ تر کردی.... واقعا زیبا می نویسی
جالبیش اینه که آخرش یا چه عرض کنم همون اولش می گن که به خاطر اینکه دوست داریم و به خاطر خودت ترکت می کنیم .. هیچوقت نفهمیدم مفهوم این حرف رو و نمی خوامم بفهمم چون کسی که این حرف و میزنه از نظر من آدم مزخرفیه چون عشق و دوست داشتن حالیش نمی شه ..
احمقانه است که با رفتن عشق را ثابت کرد در هر شرایطی هر عاشقی بودن کنار معشوق را ترجیح میدهد این رفتن از نخواستن است.هیچ عاشقی فداکاری نمیکند که با دست خود معشوق را به دیگری هدیه دهد.همه ما تنهاییم واسه این که خودخواهیم هنر نگه داشتن یه همدل کنار خودمون نداریم. چه مغرورانه اشک ریختیم چه مغرورانه سکوت کردیم چه مغرورانه التماس کردیم چه مغرورانه از هم گریختیم غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند هدیه شیطان را به هم تقدیم کردیم هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم...
عشق را بینیازیست اتبات چرا که عاشق رنگ رخش را به نمایش لحظه ها می سپارد دیگر چه نیاز ی به کلام؟ گفتم به چشم راز دل افشاء کنم نشد این نامه نا نوشته چو انشاء شود نشد کوروش
بی انکه خود بدانم گفت که از چشمانت تمام نا گفته ها را شنیدم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
این رسم این زندگیست
خوبی
من خوبم اما شما بهتر تری ها
سخته این جوری! رفتن!!!
رها جان کجاش؟؟؟
salam khobi?ajab webloge bahali dari
be manam sar bezan
rasti age tabadole link mikoni mano ba onvane shahre sargami va download (be farsi) link kon badesh linketo befrest baram
montazeretam
salam khobi?ajab webloge bahali dari
be manam sar bezan
rasti age tabadole link mikoni mano ba onvane shahre sargami va download (be farsi) link kon badesh linketo befrest baram
montazeretam
سلاممممممممممممم
من خوبم .تو خوبی؟
این پستت متفاوت شده!عاشق شدی؟
قربانت خوبم
کجاش متفاوته...اصلا به عاشق شدن میخوره اخه؟؟
سلام به دوست عزیزم صابر
خودم رو از لابه لای دالان و دیواره زود گذر ثانیه ها جدا کردم و اومدم
این روزا دارم تجربه میکنم لحظات دیگری از زمان رو...
اونقدرآسمان مرامت بالاست که افکارم برای تشکر از تو از خاک هم پایین تر جلوه میکنن ، خیلی شرمنده شدم وقتی دیدم که تو وبم نظر گذاشتی و حالم رو پرسیدی و من نبودم تا جواب لطفتت رو بدم...
نوشتی عاشق شدن
عشق نه میرود نه می ماند
عشق کم نمیشود
عشق اندازه ندارد
ع ش ق عشق است
عشق( نیست) نیست و نمیشود و فقط هست
عشق در همه چیز و همه کس جاریست اما
هر چیز و هرکس مبین عشق نمیشود
عشق سهل است...!
فقط شاید ما انسانها درست درکش نمکنیم...
به قول دوستی : همیشه تا ارتفاعی خاصی از جو ابر وجود دارد
اگر روزی آسمان چشمانت ابری شد
بدان به اندازه کافی اوج نگرفته ای...
در آخر صابر عزیز ازت ممنونم که به فکر دوستانت هستی...
تو سبزترین ارمغان برای بهاری...
سلام داداشی
کجایی پس تو دلمون برات تنگ شده
حالا که اومدی با این شعرهای زیبا دلمو تنگ تر کردی.... واقعا زیبا می نویسی
قربانت ...برات ارزوی بهترین هارو دارم
سلام
به قول یه دوست مشترک:
جالبیش اینه که آخرش یا چه عرض کنم همون اولش می گن که به خاطر اینکه دوست داریم و به خاطر خودت ترکت می کنیم .. هیچوقت نفهمیدم مفهوم این حرف رو و نمی خوامم بفهمم چون کسی که این حرف و میزنه از نظر من آدم مزخرفیه چون عشق و دوست داشتن حالیش نمی شه ..
اوه ه ه ه ه ه ه .... مهراز جان چرا اینقدر خشن.....
من تسلیم
خیلی ها می روند تا ثابت کنند که عاشق هستند...و چه بسا که بازگشتی هم در کار نیست....
همین طوره..................
این دلهاست که تنها ماندند...
ای گفتی شکیبا جان زدی به خال
چون در واقع دارن فرار می کنن! نه اینکه عشقشونو ثابت کنن!
آپم
اصلا خوب نیستم
دلیل تنهایی خود خواهی است!
احسنت.............خوب اشاره کردی
سلام
هم من هستم و هم شما
اما در شروع دوباره به دوستان قدیم سر نزدم
فراموشکاری منو ببخشید
شما از رفیقان قدیم هستید و به جبران این فراموشکاری
لینکتان کردم.
راستی چطو شد بمن سر زدید ؟ خیلی جالبه !!!!!
سلام مهتاب جان...خوشحال شدم دوباره شروع به نوشتن کردی
من تقریبا همیشه سر می زدم و می دیدم آپ نکردید نگران شدم
که بعد از مدتی این اخرین بار سر زدم .............. و ...
من هم به آمار زمین مشکوکم
تنهایی آدم ها بخاطر رفتن آدم های دیگه است
موزیک بدون کلام وبلاگتان را دوست دارم
شاید هم بخاطر ماندن برخی آدم ها نه ؟؟؟
شما لطف دارید
آپم
سلام.خوبین؟چه واقعیتهای تلخی....چیزایی که میدونیم اما گریزونیم....
سلام پاییز جان
بله واقعا تلخ
احمقانه است که با رفتن عشق را ثابت کرد در هر شرایطی هر عاشقی بودن کنار معشوق را ترجیح میدهد این رفتن از نخواستن است.هیچ عاشقی فداکاری نمیکند که با دست خود معشوق را به دیگری هدیه دهد.همه ما تنهاییم واسه این که خودخواهیم هنر نگه داشتن یه همدل کنار خودمون نداریم.
چه مغرورانه اشک ریختیم چه مغرورانه سکوت کردیم چه مغرورانه التماس کردیم چه مغرورانه از هم گریختیم غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند هدیه شیطان را به هم تقدیم کردیم هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم...
ممنون از نظرت روشا
سلام دوست عزیز
تو جوابم نوشتی که شاید بخاطر موندن بعضی آدم ها ( تنها موندن )
حالا که خوب فکر میکنم می بینم چقدر جوابت راجع به خودم صادقه
شنیدن آهنگ وبلاگت هم که منو مست میکنه
قربانت مهتاب جان....نظر لطفت هست
با سلامی دیگر
با شب قدر عاشقان به روزم و منتظر حضورتان
رسم عاشقی رسم قریبیست
روحت رو آزاد کن
به به سیب ناب عزیز
عشق هست . عاشقی هست.کاریش نمی شه کرد.
چو جنگت بود با کسی بر ستیز
که از وی گزیرت بود یا گریز
من خسته شدم از عاشقی...
عشق هست......
منم خسته ام اما نه از عاشقی
خوش اومدی
عشق را بینیازیست اتبات
چرا که عاشق رنگ رخش را به نمایش لحظه ها می سپارد
دیگر چه نیاز ی به کلام؟
گفتم به چشم راز دل افشاء کنم نشد
این نامه نا نوشته چو انشاء شود نشد
کوروش
بی انکه خود بدانم
گفت که از چشمانت تمام نا گفته ها را شنیدم