پسر عمو... پسرعمو بله......!
پسرعمو "تقارن" یعنی چی؟ اصلا دایره چندتا تقارن داره؟
گفتم: بی نهایــــــت
پسرعمو اونوقت قرینه چیه؟
من او را "دوست ندارم" چی؟
گفتم من او را دوست ندارم.
پسرعمو آخه...اون تورو خیلی دوست داره..
لبخند تلخی زدمو گفتم: آفریــــن
قرینه یعنی همین..........یعنی "برعکـــــــــس"
یادمان>> یادش بخیر روزی که این متن رو توی وبلاگم نوشتم فکرشو نمیکردم که اصلا ریاضی بلد نیستم!!!
alan chizi raje be in postet nemitunam begam kemabada harfe ziadi bezanam.
salam
har ki nadune mige in kamin karde coment bezare:)))
شهرزاد جان نه بگو...............
آره خودم هم تعجب کردم یک ثانیه دو پیام
bebin.nemitunam unghadr harfet sangine ke nemishe chizi goft shayad baraye man sangine.ama ebham.nemidoonam faghat to in ro migi
پس فقط من..................
faghat too migi ebham shayad vase ineke mesle baghiye rookhooni nemikoni mikhonish ta befahmi .nemikham gelaye konam na mamnunam az hame ama baziya serfan mikhunan man ke nemiram begam agha up kardam bia bekhun har ki mikhad miad ama kash hame mesle to bekhoonan
shab bekhyer va mamnunam
مرسی .... نه من یا نظر نمیدم اگر هم نظر بدم حتما می خونم چون وقت خودم و هم ارزش نوبسنده برام ارزش داره.
ممنون از شما شب بخیر
سلام دوست عزیز وبلاگ خوب و زیبایی داری.امیدوارم موفق باشی.در صورت امکان به ما هم سر بزنید.با تشکر
فراخوان به خیزش و اعتراض در آستانه 30خرداد
به جد مىگویم اگر قیامى که از یکسال پیش در جریان انتخابات ریاست جمهورى رژیم آغاز شد از یک هدایت و رهبرى ذیصلاح ملّى و به دور از سازش و تسلیم طلبى و بهدور از آلودگى ارتجاعى به خمینى و ولایت فقیه، برخوردار بود، امروز وضعیت بهکلى متفاوت بود
مسعود رجوى naslejavan88
خیلی معنادار بود .
............
واقعا ریاضی بلت نیستی صابر؟!!
یا دیگه یاد گرفتی فکرکنم!
نمی دونم.... به نظرت بهم میخوره ریاضی یاد گرفته باشم؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون
مثل اینکه زندگی ریاضتی ما در ریاضی اعداد باقیمانده
جمع و تفریق میشه
در عمری که به توان این روزها کسر میشه
ممنون که راهی گشودی
اگر تمایل به تبادل لینک داشتی مرا
سخن کوروش
و بگو ترا چه بنامم
نه کوروش جان مثل اینکه ریاضی شما قوی تره ها............
چشم حتما
سلام...
نمیدونم چی بگم شاید دردم فقط تنهایی نیست شایدم هست!! ولی چیزی که بیشتر از همه آزارم میده بی معرفتیه بی مرامیه ...
دارم یقین پیدا میکنم که عشق واقعی وجود نداره شاید ما افسانه شدیمو خبر نداریم!!!
ممنون از حضور گرمت...موفق باشی دوست عزیز م!
آره عشق حقیقی........برخلاف نامت من معتقدم عشقی اگر وجود داشت که شعار پرواز نبود کبوار با کبوتر باز با باز
ولی من فکر میکنم آخر محاسبه و ریاضیه
شایدم ......
واقعا........... به قول شما شایدم..........
فقط میدونم ریاضیات من به اندازه منطقم قوی نیست
خودمون کی هستیم که بعدش خودمون باشیم؟
ندانم
اره بهت میخوره
چه جورم!
چی بهم میخوره؟؟
به زودی با "ویرجینیای حدیث" خواهم آمد. دل نوشته هائی که سال 84 به اتفاق نظر دوستانم پخش آن را صلاح نداستند اما امروز رسالتی دیگر در پیش است که احساس می کنم نگفتن آن ،وجدانم را زخمی می کند. اگر آن روز دوستانم می گذاشتند و هزینه انتقاد از دیگران را می دادیم امروز شاهد یک انحراف 360 درجه ای در آرمانهای" علوم حدیثی ها" نمی شدیم. حال ما مانده ایم و این درد که ما هم روزگاری علوم حدیثی بودیم و ای کاش که نبودیم...
سلام دوست خوبم
راستش اصلاْ دوست ندارم اینو بگم ولی با هر بار خوندن متن هات عجیب یاد اعماق ناراحتی زمان اولین عاشقیم می افتم...
آدم بی انصافی نیستم... دارم میبینم که هر بار بهت سر میزنم بیشتر قر میزنم تا نظر بدم!
ولی از اونجایی که فکر میکنم آدما باید به هم کمک کنن تا از بالا به اتفاقات نگاه بشه- پس بر اساس این تفکر اینارو میگم....
اما با این حال حضورت به خوشی هایی که از حضور بچه ها به وجود میآد اضافه میکنه دوست خوبم.
از ته قلبم دوست دارم که اینقدر خوب بشی که تو وب هم این خوبی کاملاْ ملموس باشه. ولی قبل از آرزوی قلبی هر کسی
لازمه اول خودت خوب باشی...
به امید دیدار...
ممنون ماه عزیز...........
بلی اول خود بعد دیگران...
اما نه ما آنقدرها هم دل سوخته نیستیم... یعنی در نبود معشوق نمی میریم. هستیم.
شاید نام وبلاگ هم تلنگری هست و بس وگرنه..........
چی بگم ؟ چی می شه گفت اصلن ؟
می تونم بگم وقتی به کلمه ی بر عکس رسیدم یهو قلبم ریخت چه حقیقتی
نه ، تو ریاضی بلد نیستی !
نه...... هیچ وقت بلاد نبودم چون اگه بودم که می فهمیدم ما خیلی متقارن هستیم
سلام
اینگونه برداشت کردم که تو یکی از واپسین زنبورهایی
سفر عشق رفته ای
نوشتنت زیباست
درود بر توست
http://www.maral1818.blogfa.com
http://www.maral1818.blogfa.com/post-23.aspx