یک سایکوز گــــــــــــــــــــذرا

می نویسم و می خونمتون؛چیزی که الان کم یابه!

یک سایکوز گــــــــــــــــــــذرا

می نویسم و می خونمتون؛چیزی که الان کم یابه!

شرافت

علم بهتر است یا ثروت ......؟! 

 

در دنیایی که مدرک گیران پول می خورند 

                                                                و 

پول گیران مدرک می دهند 

 

 جایی برای انشاء های اول دبستان باقیست...؟!  

    

دوستان علم بهتر است یا ثروت....؟ 

 

پی نوشت: در این بین شرافت حرف اول را می زند

نظرات 15 + ارسال نظر
سیب ناب یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 22:37 http://www.cibenab.blogsky.com

در روزگاران کهن همه چیز بر عکس بود.
انسان هنگامی حقیقتا انسان است که به ماورای خویش سفر
کند و در واقع انسانیت او در همین سفر به ماورائ نهفته است

حال با این تفاسیر فکر می کنید انسانیتی هم هست.
موفق باشی

انسان............

نمی دانم

هستی یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 23:31 http://ghamangiz.blogsky.com

سلام
دیروز دوست امروز اشنا
کجایی خبری ازت نیست
بهتر از ما پیدا کردی

دوست همان دوست قدیمی است..

متاسفانه اندکی سرگرم امتحانات ترم دانشگاه هستم

مینا دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:03 http://blackjoker.blogsky.com

سلام
مرسی نقاب جونم
این روزا دلم داره میترکه ولی همصدایی نیست
گذشتم از معشوق به خاطر خود خواهیش
به خاطر این که شکست منی رو که همه جوره سعی کردم دوست خوبی باشم
گله ای نیست
حق با توئه باید عاشق بود ولی نه عاشق شخص این یه تکراره
به قولی شاید همون مگس روزی بشه بهترین راهنما واسه دوی ماراتون زندگی

همیشه کلاغ ها رو خیلی دوست داشتم با این که دسته ای زندگی میکنن ولی همیشه ازادن و تنها

سلام مینا جان..

هم صدا همیشه هست.... ولی هم راه کمتر پیدا میشه.

گاهی باید این گذشتن ها رو تجربه کنیم..اخر فردا نزدیک است

آرمین دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 23:22 http://rmin.blogsky.com

صابر جان احساس قشنگت خوشحالم می کنه از اینکه هنوز هم انسانیت وجود داره ولی متاسفانه یا خوشبختانه واقعیت هایی هست که واسم اتفاق افتاده زیاد تو رویا سیر نمی کنم چون همه رویاهام به واقعیت تبدیل می شه.. ممنون دوستم

دل-زاد کولی سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 00:26 http://gitan.blogsky.com/

سوال این است: بهتر برای چی؟
برای قلبمان؟ برای دلمان؟ برای شکم و زیر شکممان؟ برای شعورمان ؟ یا برای بی شعوریمان؟
برای امروزمان؟ یا برای فردایمان؟

علم هرچه بیشتر می شود درد هم بیشتر می شود!
ثروت هم که معنای دیگر ازادیست!
بهتر چیست؟

البته شخصا انقدر دیوانه هستم که درد را دوست داشته باشم

درود ...

نظر جالبی دل زاده... تئوری خوبییه

مرجان سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:17 http://coral-life.blogsky.com

واقعا؟! علم یا ثروت؟
ولی بنظر من دیگه علمی وجود نداره وقتی دانشگاهها کیلویی شده! نمره ها کیلویی شده ! مدرکها کیلویی شده!

چه بگویم<<

فاطمه چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:42 http://daryatanhast.blogsky.com

سلام...
خوبید؟
اومدم بگم که یه مطلب جدید گذاشتم اگه سر بزنید خوشحال میشم...
سبز باشید...[گل][گل]

سلام بر شما دوست عزیز...

بسیار عالی... چشم حتما مزاحم می شوم

هستی چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 13:03

سلام دیدم به حرفت گوش کنم بهتره قالب رو عوض کردم ممونم ازت

از شما هم ممنون هستی جان....

قالب وبلاگت عالیست...الان... من هم چند روز دیگر از پیچک قالبم را نو می کنم

مهراز چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 14:09

معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گردپنهان بود
ولی ‌آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می زد

برای آنکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری رانشان می داد
خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود

تساوی را چنین بنوشت
یک با یک برابر هست

از میان جمع شاگردان یکی برخاست
همیشه یک نفر باید به پا خیزد
به آرامی سخن سر داد
تساوی اشتباهی فاحش و محض است

معلم
مات بر جا ماند
و او پرسید
گر یک فرد انسان واحد یک بود ایا باز
یک با یک برابر بود
سکوت مدهوشی بود و سئوالی سخت
معلم خشمگین فریاد زد
آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آن که زور و زر به دامن داشت بالا بود
وانکه قلبی پک و دستی فاقد زر داشت
پایین بود

اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آن که صورت نقره گون
چون قرص مه می داشت
بالا بود
وان سیه چرده که می نالید
پایین بود
اگریک فرد انسان واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد

حال می پرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفت خواران
از کجا آماده می گردید
یا چه کس دیوار چین ها را بنا می کرد ؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد ؟
یا که زیر صربت شلاق له می گشت ؟

یک اگر با یک برابر بود
پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد ؟
معلم ناله آسا گفت

بچه ها در جزوه های خویش بنویسید
یک با یک برابر نیست

ممنون مهراز عزیز.....بسیار زیبا بود

نیلوفر چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 21:04 http://www.khuneye-niloofar.com

فکر می کنم که از همون اول هم ثروت بهتر بوده...اما همه ی معلم های دنیا ما رو گول زدن...
و برای همین هم هست که دیگه به ما نمی گن انشا بنویسیم...چون دیگه اون قدر بزرگ شدیم که این رو احساس کنیم که ثروت بهتره...

شاید این طور باشه..... یعنی تا حالا گول خوردیم؟؟؟؟

یاد بازی های دوران کودکی افتادم

ممنون نیلوفر جان

زهرا چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 23:08 http://www.barunzadeh.blogfa.com

هیچ کدوم...!

شرافت و ابرو و معصومیت...

یه سری بزن عزیز

گل سرخ و سفید پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 15:18 http://www.darkhalvateabrha.blogfa.com

سلام خوبی؟

آپم بیا؟


منتظرتم
فعلا

سپاس فراوان از شما...

چشم

گل سرخ و سفید پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 17:40 http://www.darkhalvateabrha.blogfa.com

به نظر تو زیاده؟

نه.........


خدایا
زیاده؟

والا چه عرض کنم... حتما شایدهم نه

نینا دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:15

خب معلومه ثروت

چون وقتی ثروت داشته باشی می تونی بری هر رشته ای که دوست داری تحصیل کنی دیگه

رهـــا شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 16:24 http://fair-eng.blogsky.com

جالب

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد