یک سایکوز گــــــــــــــــــــذرا

می نویسم و می خونمتون؛چیزی که الان کم یابه!

یک سایکوز گــــــــــــــــــــذرا

می نویسم و می خونمتون؛چیزی که الان کم یابه!

عاشق نشوید

امروز نوشتن را آموختم........."می نویسم"


فردا که رفتن را آموختم!


گشتی می زنم

وبلاگ هایی که از دو سه سال قبل آپ نشده اند .....


می اندیشم نویسندگان همه عاشق بودند؟!

زیبا می نوشتن اما تلخ بودند.


در بخش نظرات همه بدنبال نویسنده ... تکه کلام هایشان این بود: مردم از بی آپی..کجایی؟


کسی پاسخگو نیست!

یکی گفت: پسر نکنه بهش رسیدی؟!   >>>سکوت<<<


پ.ن: مبادا عاشق شوید

نظرات 6 + ارسال نظر
شیما یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1388 ساعت 17:06 http://lifefact.blogsky.com

جالب بود ولی تلخ :(

خدارحمی جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:53 http://khodarahmi.blogsky.com

سلام
خیلی قشنگ مینویسی
امیدوارم همیشه سلامت باشی

فاطیما جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:54 http://www.a3mooneman.blogfa.com

سلام . . .
خیلی اتفاقی با وبلاگتون آشنا شدم . . .
خیلی زیباست ، بدون تعارف . . .
یه جورایی زنده است . . .

خوشحال میشم به من هم سر بزنی ونظرتون رو راجع به تبادل لینک بگین .
منتظرم .
موفق باشی .

ویدا جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:55 http://vida-mohsen.blogsky.com

سلام عزیزم

وبلاگ خیلی خیلی جالبی داری واقعا خوشم اومد بدون تعارف خیلی با مفهومه

نیلوفر جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:56 http://my-home.blogsky.com/

چه زیبا...
پسر نکنه بهش رسیدی؟...
خیلی زیبا بود...خیلی...
لذت بردم واقعا:)

سعی کردم دوباره به حال و هوای قبلیم بر گردم...نمی تونم تونستم با نه...

لل جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:56 http://www.azamgoli.mihanblog.com

ســـــــــلام
ای بزرگوار صمیمی ممنونم از حضور سبز و پرشورتون
متن بسیار زیبایی نوشتید
خوشحال میشم که باز هم به وبلاگم سری بزنید
و من از نظرات ارزشمند شما بهره مند بشم


کسی که غروب غم ها و طلوع شادی هایت را آرزومند است
.... ( باران )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد