امروز نوشتن را آموختم........."می نویسم"
فردا که رفتن را آموختم!
گشتی می زنم
وبلاگ هایی که از دو سه سال قبل آپ نشده اند .....
می اندیشم نویسندگان همه عاشق بودند؟!
زیبا می نوشتن اما تلخ بودند.
در بخش نظرات همه بدنبال نویسنده ... تکه کلام هایشان این بود: مردم از بی آپی..کجایی؟
کسی پاسخگو نیست!
یکی گفت: پسر نکنه بهش رسیدی؟! >>>سکوت<<<
پ.ن: مبادا عاشق شوید
جالب بود ولی تلخ :(
سلام
خیلی قشنگ مینویسی
امیدوارم همیشه سلامت باشی
سلام . . .
خیلی اتفاقی با وبلاگتون آشنا شدم . . .
خیلی زیباست ، بدون تعارف . . .
یه جورایی زنده است . . .
خوشحال میشم به من هم سر بزنی ونظرتون رو راجع به تبادل لینک بگین .
منتظرم .
موفق باشی .
سلام عزیزم
وبلاگ خیلی خیلی جالبی داری واقعا خوشم اومد بدون تعارف خیلی با مفهومه
چه زیبا...
پسر نکنه بهش رسیدی؟...
خیلی زیبا بود...خیلی...
لذت بردم واقعا:)
سعی کردم دوباره به حال و هوای قبلیم بر گردم...نمی تونم تونستم با نه...
ســـــــــلام
ای بزرگوار صمیمی ممنونم از حضور سبز و پرشورتون
متن بسیار زیبایی نوشتید
خوشحال میشم که باز هم به وبلاگم سری بزنید
و من از نظرات ارزشمند شما بهره مند بشم
کسی که غروب غم ها و طلوع شادی هایت را آرزومند است
.... ( باران )